shamloo
گر بدینسان زیست باید پست.
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست.
گر بدینسان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک.
گر بدینسان زیست باید پست.
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست.
گر بدینسان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک.
یک عشق....
یک عشق عروج است و رسیدن به کمال
یک عشق غوغای درون است و تمنای وصال
یک عشقسکوت است وئ سخن گفتن چشم
یک عشق خیال است و خیال است و خیال.
نه تو می مانی و نه اندوه
نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قصم
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
نه تو می مانی و نه اندوه
نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قصم
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند